۱۳۹۴ شهریور ۲۵, چهارشنبه

نظارت اجتماعی، راه نجات معدنکاری از فساد

شفافیت در معدنکاری یکی از نگرانی های بزرگ مردم افغانستان و جامعه جهانی است. در چند سال اخیر یک تعداد نهادها برای بلند بردن ظرفیت مسولین دولتی در راستای ایجاد میکانیزم شفاف و کارا برای معدنکاری، کردند و پول گزافی مصرف نموند ولی این برنامه همه آنی و سطحی بود. هر تمویل کننده به گمان و عقیده خود برنامه طرح و طبیق نمود بدون اینکه که کارایی داشته باشد. تنها از طریق دو برنامه در این رستا ۴۸۸ میلیون دالر به مصرف رسید  که نتیجه خاصي در پی نداشت. یکی از عوامل ناکامی این برنامه های، در نظر نگرفتن واقعیت های افغانستان است. دیدبان شفافیت افغانستان یکی از راهای بیرون رفت از این معضلات را، کشیدن پای مردم در دیدبانی از تمام برنامه ها دولتی و غیر دولتی میداند. شامل ساختن مردم در برنامه های ملی، جلو هر نوع سلیقه های شخص و گرایش فردی را گرفته میتواند.خود سری ها، خلاف رفتاری ها، زور گویی، اقدامات فرا قانونی و سلیقه یی مشخصا در حوزه معادن در شرایط فعلی به اوج خود رسیده و هر فرد زورمند میتواند بخاطر حفظ منافع شخصی خود هر اقدام که خودش میخواهد انجام دهد. توجیه این مطلب مبنای نظارت اجتماعی را شکل میدهد که به عنوان فرایند مهم و حیاتی ضامن بقا و تحقق اهداف جامعه تلقی میشود. اگرچه مفهوم نظارت اجتماعی از بدو پیدایش جامعه‌شناسی وجود داشته، اما معنی آن در گذر زمان تغییراتی یافته‌است. نظارت در لغت به معنی مراقب چیزی بودن، پاسداری کردن و سرپرستی کردن است و در تعریف نظارت اجتماعی مجموعه ای از روش ها و فعالیت های است که در جامعه به کار میرود فرد رفتاهای خودش را را چشم داشتهای جامعه منطبق نماید . نظارت اجتماعی فراگردی است که به وسیلهٔ آن با رفتارهای منحرف مقابله می‌شود و ثبات اجتماعی حفظ می‌گردد . نظارت اجتماعی در حقیقت روش مناسب برای دفاع از حقوق مردم توسط خود مردم است. به عباره دیگر نظارت اجتماعی در اصل اشاره به توانایی جامعه برای تنظیم مناسبات و کنترل خودش است  و بلاخره نظارت اجتماعی عبارت از فعال ساختن، ترغیب کردن و بلند بردن ظرفیت جامعه جهت دستیابی به حقایق و آموختن درس در راستای  انکشاف و پیشرفت جامعه است .سکتور معادن (منرالها و هایدرو کاربن ها) افغانستان که می تواند اندازۀ زیادی از عواید ملی افغانستان را تشکیل دهد و به عنوان یک منبع بزرگ درآمد ولی عملا از طرف متنفذین محلی، زورمندان، مخالفین مصلح و حتی اراکین بلند رتبه دولتی برای تامین منافع شخصی مورد استفاده سوء قرار میگیرد، نیازمند تدابیر جدی است. براساس سروی جیولوژی بریتانیا، افغانستان در حدود 1400 معدن در سراسر کشور دارد، که ارزش آن به سه تریلیون دالر میرسد.  چون منابع معدنی مالکیت همه ای مردم است، بنابراین به منظور جلوگیری از سوء استفاده این منابع و جنگ منابع طبیعی در اطراف معادن کشور، نظارت مردمی (بخصوص مردم که در اطراف معادن زندگی می کنند) از فعالیت های معدنکاری یکی از راه حل های نسبی بوده میتواند. نظارت اجتماعی میتواند در راستای کاهش و جلوگیری از اثرات منفی اجتماعی و زیست محیطی مفید واقع شده و از این طریق زمینه انکشاف اجتماعی- اقتصادی محلات مجاور معادن، فراهم گردد.  دیدبان شفافیت افغانستان با ایجاد  پروگرام نظارت مردمی از صنایع استخراجی کارش را با تمرکز بر تحقیق در سال 2007 آغاز کرد و از آن زمان تا کنون تدریجا گسترش یافت و با گذاشت زمان شامل نظارت از مدیریت منابع، تدوین و تطبیق قوانین و پالیسی ها، دیدبانی از روند اکتشاف و استخراج، کاهش و محوه فساد از طریق نظارت مردمی شد. این پروگرام با بسیج جوامع محلی که در جوار معادن سکونت دارند در سال 2011 آغاز بکار نمود که اکنون بطور فعالانه با مردم ساکن در محلات اطراف معدن عینک در لوگر، آجه گک در بامیان، قره زغن در بغلان و کرومایت در پروان و کنر همکاری دارد. علاوه براین، این پروگرام از شفافیت عواید ناشی از سکتور استخراج معادن از طریق مشارکت فعال در برنامه ابتکار شفافیت صنایع استخراجی افغانستان، نظارت می نماید. دیدبان شفافیت همکاری با مردم ساکن درمحلات اطراف معادن را در کارنامه دارد و اعضای منتخب مردم محل را آموزش داده است تا تخلفاتی را که اثرات منفی بالای زندگی مردم دارد و باعث ضایع شدن منافع ملی میگردد را گزارش دهند. این گزارشات بعدا همرای مسولین شریک شده و تدابیر لازم جهت برای حل آن جستجو میگردد. عاید منابع استخراجی حق هر شهروند است و آنان چه بشکل مستقیم چه غیر مستقیم باید از آن سود ببرد. از طرف هم نبود نظارت دقیق و شفاف بر عواید صنایع استخراجی از طرف دولت و استفاده نادرست و غیراصولی از این سرمایه از طرف افراد زورمند و با نفوذ ممکن است، مردم‌‏سالاری را با چالش‏‌های زیادی مواجه سازد، زیرا ممکن است استفاده نادرست و غیرقانونی از معادن به ایجاد استثمار مردم فقیر منجر شود و ادامه این معضل باعث ایجاد طبقات اجتماعی شده و در نهایت تشنج و معضلات اجتماعی را بار میاورد که مثال خوب آن کشور های افریقای بوده میتواند. از آنجایی که افغانستان یکی از کشورهای فقیر جهان به حساب می‏آید[7]، اما با منابع و ذخایری که در خاکش نفهته است می‏تواند به یکی از کشورهای غنی و ثروتمند منطقه و حتی جهان تبدیل شود، ولی وجود هر گونه فساد و بهره ‏‌برداری غیرقانونی از معادن، استخراج آن‏ها به جای این که به یک نقطه‌‏ی مثبت برای سر آغاز تبدیل شدن کشور به یک کشورغنی باشد، می‏تواند به یک نقطه‌‏ی فشار تبدیل شود و این ممکن است سرآغاز چالش‌‏های زیاد برای مردم در آینده باشد.همان گونه که در پبیش گفتیم، گرایشات فردی معمولا بر منافع کلی ترجیع داده می شود و با هنجارهای مشترک اجتماعی تنظیم نمی شود بدینصورت اعمال قدرت چه در سطح دولت و سازمان و چه در بين افراد، متضمن نظارت است و چون مردم صاحبان اصلی و بر حق ذخایر و منابع طبیعی و معدنی هستند، می‏توانند آگاهانه در پروسه معدنکاری سهم ارزنده و سازنده‌‏ای از نظارت و بررسی بر عواید معادن داشته باشند و همواره از حکومت و شرکت‏ها یی که در زمینه استخراج معادن کار می‏کنند خواهان پاسخ‌‏های شفاف باشند، زیرا قدرتی که در نیروی مردمی نهفته است قابل انکار نیست و این مردم هستند که می‏توانند هر نهادی را در رابطه عملکردهایش به پاسخگویی وا دارد.مردم می‏توانند با کسب آگاهی‏‌های لازم بر پروسه قرارداد، تفحص، استخراج و بهره برداری فراورده های معدنی نظارت داشته و مانع هر نوع استفاده سوء و اقدامات غیرقانونی و غیر مسلکی در راستای معدنکاری شوند، همچنان با دخالت مردم علاوه بر تامین شفافیت، جلو اثرات سوء معدنکاری بالای محیط و مردم نیز گرفته میشود.  

شبنم منصوری دستیار برنامه نظارت مردمی از صنایع استخراجی و معادن; دیدبان شفافیت افغانستان 







[1] CIGAR report, Afghanistan’s Mineral, Oil, and Gas Industries: Unless U.S. Agencies Act Soon to Sustain Investments Made, $488 Million in Funding is at Risk
[2]  تبیین جامعه شناختی نظارت همگانی و ضرورت های اجتماعی آن در جوامع امروزی
[3] آبر کرومبی، فرهنگ جامعه‌شناسی، ص ۳۵۰
[5] Community-Based Monitoring: Key to Success of National Health Programs


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر